وقتی این پست رو خوندم، مطمئن بودم که نمی‌خوام شرکت کنم. چون من به کلیت آینده امیدوارم و چیز خاصی که با نگاه کردن بهش امید از چشمام فوران کنه به ذهنم نیومد.
اما بعد که این ایمیل بهم رسید، نوع خاصی از امیدواری رو درک کردم. اینکه از یک روز خاص که چند روز دیگه است به اونور، ممکنه مسیر زندگیم عوض بشه. هنوز در مرحله‌ی "ممکنه" قرار داره و کفه‌ی "ناامیدی" از تغییر شرایط هم خالی نیست. اما به هر حال تو کفه‌ی "امید" وزنه‌ی سنگینی قرار گرفته که باعث میشه با فکر بهش لبخند بزنم :)



+ این هم اون چیزیه که منتظرش بودم و هم اون چیزی نیست که منتظرش بودم. گویا خدا خواسته‌های ما رو گوش میده و اون چیزی که خودش صلاح بدونه رو بهمون میده!
+ اگه به نتیجه برسه، خواهم گفت که چیست.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فوتبال ایران طراحی سایت سایتکد مشاوره تحصیلی فقط خدا آموزش متره و برآورد آشپزی Lingers فروشگاه اینترنتی آرشیدا استور